نکاتی در باره تظاهرات خیابانی اخیر در برزیل  (2)

 

           انتخاب وبرگردان  مطالب :  مهدی کاظمی بید هندی  

 

          نکاتی درباره تظاهرات اخیر (ژوئن وژوئیه 2013)

         نوشته   رودا  ریچی  Rudá Ricci     2013 / 06 / 23  

        جامعه شناس ، پژوهشگر و استاد دانشگاه

 

 

         چه کسانی به خیابان امده اند ؟

     1-   اکنون در لحظه بنیادی مردم سالاری برزیل درسده بیست ویکم قرارداریم . زمانی که با بزرگترین بسیج توده ها درسده کنونی مواجه ایم .

     2 – در اغاز ( همچنین با تداوم ان تا این لحظه )  اکثریت قریب به اتفاق معترضین (که به  1.2میلیون نفر در بیستم ژوئن کنونی رسیدند ) متشکل از جوانانء ( حد اکثر تا 25 سال ) طبقه متوسط ، بدون کمترین تجربه سیاسی قبلی هستند . 84  درصد تعلقی به هیچ حزب وسازمان سیاسی ندارند . 71 درصد هم تاکنون در هیچ تظاهرات سیاسی شرکت نداشته اند .

       

      ویژگیهای سازمان دهی

      3- جوانان برای مشارکت درتظاهرات بطورعمده توسط شبکه های اجتماعی فرا خوانده شده اند. این ویژگی درواقع مبین شکل گیری واقعیت سیاسی جدیدی استکه ، هرگزسابق براین دربرزیل به صورتیکه دربهارعربی  مورد استفاده قرارگرفت ، مواجه نبوده ایم . ویژگی دیگر آن ، این استکه : این جنبش فاقد رهبریء سازمان یافتهء متعارف (حزب ، رهبرسیاسی، سازمانهای حرفه ای ، سندیکائی وان.جی.اُ ها ) میبا شد . روابط از طریق تماس ، میان کسانی که فرا میخوانند ودیگرانی که به این فراخوانها پاسخ مثبت داده وا نرا میپذ یرند ، برقرارمیگردد . به بیانی دیگردرچنین وضعیتی ساختارهای نمایندگی سیاسیء قرن بیستمی ، بصورت رادیکال ، کنارگذارده میشوند .  بقسمی که دربرخی مواقع ، جوانان معترض نارضایتی ومخالفت خود را با ساختارهای مذکور، بوضوح نشان میدهند .

     4 –  حرکت های اعتراضی درواقع با بسیج طرفداران جنبش ، پاس آزاد ، ام . پی . ال  MPL( جنبش اجتماعی برزیلی متشکل از فعالین با گرایش چپ که خواهان یک سیستم حمل ونقل همگانیء رایگان  میباشند . ) اغاز گردید . اما  اعمال خشونت بیش از اندازه پی .ام  PM پلیس نظامی در روز 13 ژوئن در شهر سائوپائولو،  با معترضین ، بازتاب گسترده ای میان جوانان ووالدین شان داشت . انچه دراخرهفته بصورت گسترده ای در شبکه های اجتماعی مطرح گردید .

     5 – در روزهای نخست ، اغلبء دولتهای محلی، فرمانداران وبطورکلی مسئولین درمقابل این جریانات  موضع روشنی نشان ندادند ؛ ازهمه نسنجیده وسخت ترموضع ، فرناندو حدّاد ، شهردار سائوپاولو بود که : هرگونه کاهش بهای بلیط وسایط نقلیه همگانی را رد کرده وبا ان قاطعانه مخالفت نمود . ( درحالی که کاهش مورد تقاضا  فقط بیست سنت ازبهای بلیط بود . اما هدف معترضینی که ازجنبش پاس ازاد حمایت میکردند رایگان شدن ان بود .)  در نتیجه ء مشکل برقراری ارتباط با معترضین خیابانی ، تصمیم واراده جوانان را برای ادامه تظاهرات از روز هفدهم ژوئن ببعد دوچندان نموده ، بطوریکه شاهد اولین نشانه های ازدست رفتن کنترل و پیشگیری ازعملیات تخریبی ، بودیم .

      6 -  از روزهجدهم ژوئن به بعد بیش ازبیست فرماندارمحلی باعقب نشینی در مقابل معترضین  نرخ بلیط   وسایط  نقلیه عمومی در شهرهای خود را کاهش دادند . اقدامی که باعث شد شهردارسائوپا ئولو نیز از اقدام انها تبعیت نموده ونرخ بلیط وسایط نقلیه عمومی در شهر را کاهش دهد .

      7- از روزبیستم ژوئن به بعد ، بتدریج اختلاف نظر درون اردوی تظاهرکنندگان ، حول طرح یک پیشنهاد مبتنی برخواسته های مشترک ، قابل مشاهده بود . اولین موضع درباره مطالبات عمومیء معترضین ، متشکل از پنج  محور و انهم مشخصا" متمرکز روی موضوع فساد اداری ، خطاب به دولت فدرال وکنگره ملی بود . بعد از طرح مطالبات مذکور، برخی تشکیلات دیگر، بویژه کمیته های مربوط به برگذاری جام جهانی فوتبال ، مطالبات وخواسته های دیگری را مطرح نمودند .

      8- بازهم درروزبیستم ژوئن احزاب بزرگ کشورسعی نمودند ، بگونه ای فرصت طلبانه از وضع بوجود امده ، به نفع حزبشان ، بهره برداری نمایند . روئی فالکن Ruhi Falcon رئیس حزب کار برزیل  PTB (حزب حاکم . م) دعوت به یک "موج سرخ" نمود ؛  که انهم ناشی ازناخرسندی ازاخراج جوانان میلیتَنتء حزبی اش ازصفوف معترضین بود . حزب مردمی سوسیالیست PPS بنوبه خود تبلیغات رایگان درتلویزیون برای معترضین ترتیب داده تا  انها  بتوانند ، دقیقا" درزمانی که 1.2 میلیون نفردرخیابانهاهستند ، ازاین طریق ، دولت حاکم را به چالش بکشند .

     اعمال خشونت زیادی توسط برخی گروههای متشکل از جوانان (در بخش حمل نقل شهری ریو دِ ژانیرو ) انجام شد ؛ که عمدتا" نتیجه تبلیغات ناخوش ایند  پ. پ .اس بود .

     9 – روزبعد ، بتدریج درصفوف متظاهرین ، عمده شدن موضوع فساد اداری وانتقاد ازقانون * PEC-37  

قابل مشاهده بود . ام. پ .ال  MPL جنبش پاس ازاد (جنبشئ چپ ، طرفداررایگان شدن بلیط وسایط نقلیه همگانی) بعلت اینکه خواسته های تظاهر کنندگان را بیش ازحد محافظه کارانه میپنداشت ، تصمیم به خروخ از صفوف معترضان گرفت .

    10-  ازاین زمان به بعد رقابت میان جریانهای ایدئولوژیک مختلف، احزاب ، سندیکاها وتظاهر کنندگان بالا گرفته ، این رقابت به کلء جنش تسری یافت . مطرح شدن موضوع انتخابات 2014 میان مطبوعات ، رسانه ها وتظاهر کنندگان ، موجب گردید رهبران احزاب هرکدام بنوبه خود نظراتشان رابیان نمایند. این این جرّ وبحث

  بحدی رسید که رئیس جمهوردیلما روسف مجبورگردد درشب 1 2 ژوئن به اظهار نظر وایراد بیا نا ت و توضیحاتی در شبکه ملی رسانه ای ، مبادرت نماید .

     11- راهپیمائی های روز 22 ژوئن به استثنای شهر بِلوهُوریزُونتِه  Belo Horizonte که در موارد معدودی به خشونت کشیده شد ، در سایر نقاط به آرامی برگذار گردید . اما در این روز نشانه ای از افزایش تعداد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*  پیشنهاد تصویب یک تبصره  الحاقی، معروف به Peg-37 ، به قانون اساسی درسال 2011 بود که ، در صورت تصویب میتوانست ، برای مقامات حکومت فدرال مصونیت پی گیری قضائی در رابطه با جرایم مختلف قایل شود .   بدین ترتیب ، از نظر معترضین امکان دارد ، تصویب نامهء مذکور ، مانعی در راه مبارزه با فساد ، ایجاد نماید .    

 شرکت کنندگان نبود ، ونشانه هائی از فروکش کردن وخاتمه اعتراضات دیده میشد ، در حالی که بنظر میرسید

تظاهرات به مناطق داخلی کشور کشیده شده باشند .

 

 

       خلاء رهبری

       1- انچه هرزمان بیشتربنظرمیرسد، این واقعیت استکه دربرهه ای اززمان قرارداریم که کانالهای ارتباطی

  میان مردم معترض ودستگاه اجرائی وسایرسازمانهای ذینفع ومرتبط با امورمردم ، بشدت تضعیف شده است .

    13- برپایه انچه تاکنون شاهدیم ، ازاستقرار مجدّد دموکراسی در برزیل تاکنون تقریبا" درهردوره دهساله با موجی ازاعتراضات مردمی مواجه بوده ایم . درسال 1982 با کمپاین برقرای سریع کاستیهای حقوق مدنی ، در سال 1992 با حرکت مردمی برای استیضاح دولت  ِفرناندو کُولُور Fernando  Color  وبلاخره در تظاهرات سال 1982 – که موجب شد ، احزاب ورهبران سیاسی که در اپوزیسیون با رژیم نظامی قرار داشتند ، بعنوان تاثیر گذاردرهمهء تصمیمات سیاسی مطرح شوند .  درسال 1992 نقش افرینان سازمانهای دانشجوئی خاصه   او. ان . ئی  UNE  (اتحا دیه ملی دانشجویان – م)  اوبِس  Ubes  ( اتحادیه دانش اموزان برزیل - م) ، بودند .  بدین ترتیب وباکمک این جریانات در سال 2002  لولا (Luiz Inácio Lula da Silva  رئیس جمهور پیشین برزیل از حزب حاکم کار  پ.ت.ب) بقدرت میرسد .  از این پس طی دهسال بعدی سازمانهای مردمی ، سیاسی ، ان . جی .او ها ، ، فعالان اجتماعی ، تشکیلات سندیکائی  بتدریج مسئولیتهای سیاسی مختلفی را بعهده میگیرند . درموارد دیگرانها وارد تشکیلات سیاسی دولت فدرال هم شدند . در   مورد سوم دیگر رهبران وسران مذکور، ازطریق قردادها ئی با بخشی ازخدمات عمومی ، درمراکز پژوهشی  ، در زمینه های اجتماعی و سیاست گذاریهای دولتی ، مشغول شوند . در مورد مراکز سندیکائی انچه در ادبیات تخصصی بنام  neocorporativism   یا مشارکت سازمانهای سندیکائی در فعالیت های سیاسی مربوط به ساختارهای حکومتی نامیده میشود . ظهورقدرت های اقتصادی ، مانند صندوقهای باز نشستگی  وسایر امکانات مالی مربوطه ، موجب تغییرات ساختاری در وزارت کار گردید . در نتیجه ، این تحولات باعث افزایش تجدید نظرهای دولت فدرال ، نسبت  به مراکز سندیکائی ، یا مشارکت رهبران انها در شوراهای تصمیم گیری ومدیریتی    و آژانس های نظارتی تنظیم کننده ( رگولاتور)  شد .

    14- تظاهرات خیابانی کنونی نشان میدهد ، امکان تاثیر گذاری احزاب چپ ، بیش از اینکه در خیابان باشد در کابینه ودر صحنه های سیاسیء درارتباط با ان است . 

    15- نسل جدید مدیریت سازمانهای عمومی ، حتی انهائی که متعلق به طیف چپ هستند ، اغلب  با  جنبشهای اجتماعی ویا ساختارهای طبقاتی که انها  را نمایندگی میکنند ، درارتباط نیستند . بلکه متشکل وجزئی از مدیریت ماشین دولتی ویا فن سالار ( تکنوکرات) شده اند ؛ که این خود مبین واقعیت سیاسی ایست که بشدت دیوان سالارانه ( بورکراتیزه ) شده است .  چنین وضعیتی موجب پیدایش نسل جدید ی از نمایندگان سیاسی در سطح اکثر احزاب شده است .

     16 – دولت لولا با فاصله گرفتن از بحث ایدئولوژیکی  ویا نقش آموزش دهندگی ( pedagogic) خود ، موجب تعمیق این شکاف خطرناک میان مدیران ، سیاست مداران و مردم خیابان شد . این شکاف در سالهای اخیر بگونه  نگران کننده ای گسترش یافته است .

    17- نکته دیگر اینکه ، بهره مند شدگان سیاستهای تعدیل درامد ها، افزایش اعتبارات مردمی و حقوق حداقل ،  خود را غیر سازمان داده شده و بدون تحرک  ومحافظه کارانه نشان دادند . پژوهش های اخیر نشان میدهد، بخش مهمی از طبقه اجتماعی که درتحولات سالهای اخیربگونه محسوسی در آمدنشان افزایش یافت ؛ از آنجمله سندیکاها واحزاب ، هیچگونه مخالفتی با وضع موجود را پذیرا نیستند .

     18- بلاخره اشتباه فاحش در رهبری احزاب وسازمان های مردمی را میتوان مشاهده نمود . حتی احزاب چپ ترهمچون ،  PSOL( حزب سوسیالیزم وآزادی  ) و PSUT ( حزب سوسیالیست کارگران متحد ) که اعتراضات روزهای اخیر را اغاز نمودند ، دریافتند عدم ارتباط ریشه دارشان با امور روزمره مردم بگونه ایست که موجب شد ، بسیاری ازمیلیتنت هایشان ، توسط مردم از صفوف معترضین اخراج شوند . فریادء  « حزب بی حزب »  که بسرعت  درتظاهرات سایر شهرها پخش شد ؛ نشان میدهد تا چه حد جوانان سیاست زدائی واز این احزاب رنجیده شده اند . اما در عوض توانء گرایش به آنارشیسم وفاشیسم افزایش یافته است .

     19- هنوزیک عنصردیگری وجود دارد که میباید انعکاس یابد ؛ گذشته ازغیبت سازمانها واحزاب درخیابانها ، مسئله درک این واقعیت است که : ایا ساختارهای تشکیلات مدرن ( بویژه احزاب وسندیکاها) با نوعی اشتباه تاریخی Anacronismo مواجه اند ؟  ساختارهای مذکور انچنان سرگرم امور خود نبوده ، که عملا" از زندگی روزمره اقشاری که انها را نمایندگی میکنند ، دوربمانند ؟ زمان ان نرسیده که تغییروتحولات ساختاری در چنین وضعیتی بوجود اید ؟ ساختارهای نو آور،  پویا وپرتحرک وقابل انعطاف بوده ، چون مشروعیت خود را از طریق ارتباطات وسیع کسب مینمایند .

        

        در خاتمه

      در واقع ، درلحظات  حساس وتعیین کننده ، تاریج سیاسی معاصرمان زندگی میکنیم .

      بعد از مبارزه جهت پایان دیکتاتوری و بعدها  انتخاب لولا ، اکنون درحال  ورق زدن دفتر تاریخ معاصرء این مرحله ازدموکراسی مان هستیم .  تخطعه جوانان سیاست زدائی شده ، اشتباه بزرگی  است ، که احتمالا"برای رهبری سنتی که در راه کسب دموکراسی مبارزه کرده اند ، بسیار وخیم وغیر قابل جبران خواهد بود .  صحصح این استکه صبورانه ومتواضعانه به انها گوش فرا دهیم .  واقعیت این استکه ، انچه در خیابان  مطرح میگردد چیزی نیست که اکثریت مردم برزیل ( تهیدستان وکارگران ) میپندارند . ولی مسلم است که تحرک واعتراضات جاری موضوع مورد بحث روزانه همه برزیلی ها باشد . برداشت های جدید درحال شکل گیری است . نباید با رَد این جریانات جدید ، مانع سازمان یابی وتغییرات ضروری سازمانها وتشکیلات مردمی  وبلاخره تائید مجدد مشروعیت شان شد .  مبازه در خیابان است . میباید هویت جدیدمان را باز یابیم ، انچه در سالهای 1980 به فراموشی سپرده شد .

     جشن سیاسی مردم در خیابانها زیبا است . در مورد برزیلی بازهم بیشتر، چونکه همیشه گرایش به کارنوالی نمودن سیاست دارد .