مسکن مهر طرح مزخرفی است ! قبول ، اما چراچنین است ؟

    

     مهدی کاظمی بیدهندی 

 

      همانگونه که میدانیم معضل «مسکن» و«هدایت توسعه شهری» درکشور،انهم دراین مرحله از توسعه ان ، که رابطه وتاثیرمتقابل بغایت مهمی بریکدیگردارند ، همچنان ادامه دارد. درمقابل دستگاه اجرائی که واقعا"دهه هاست، دستک- ازدهه چهل تاکنون- دروضعیت آچمَزومشکلی قرار گرفته ، کوشش دارد بهرطریقی که شده درمقابل معضلات پیش روی مسکن وگسترش شهری  راهکارهای مشکل گشائی را ارائه نماید .

   یکی ازمسائل پیش روی دستگاه اجرائی کنونی، در زمینه مسکن ، نابسامانی برجای مانده ازطرح مسکن مهرو چاه ویلی استکه این طرح بوجوداورده است . بقسمی که هرچه بودجه بیشتر- انهم درشرایطی که امکانات کشورمحدود میباشد- به ان اختصاص داده شود ، بازهم نیازمداوم وبی وقفه ان به تخصیص امکانات مالی اضافی ، ادامه خواهد داشت .   

    اکنون، هنگامی که کوشش نمائیم همچون ناظربیطرف چگونگی این مشکل را مورد توجه و کنکاش قراردهیم ، بانخستین مشکلی که مواجه میشویم جٌوسیاسی شده ایست که براخباروگزارش های مربوط به ان حاکم است . جوٌی که امروزه ناشی ازاختلاف جناحهای سیاسی، دراکثرمسائل کشورقابل مشاهده میباشد. یعنی بجای اینکه ، همگی باعلاقه مندی واحساس مسئولیت درجهت رفع مشکلات وسیعی ای که پیش روی اکثریت جامعه قراردارد، باطرح اصولی مشکلات ، به دورازکنایه ونیشهای سیاسی رودرروی هم به ایستیم ؛  سعی درشناسائی علل بوجود امدن این مشکلات ازطریق طرح مسئله بگونه قابل دفاع ، ندانم کاریها ویادرمقابل بفرض نکات مثبت هرطرح ویاسیاست گزاری را مطرح نمائیم . اما همانگونه که شاهدیم متاسفانه با نقدهای معمولا" سطحی همراه با اغراض سیاسی موجب تشدید سردرگمی هم میان دست اندرکاران وهم افکار عمومی میشویم !

     با این وصف، باتوجه به این وضعیت هرنقد ، بررسی وارزیابی دراین زمینه ، میباید نخست فارغ ازکنایه ونیشهای سیاسی وجناحی که واقعا" امروزه مخل توجه اصولی به هرمسئله ای شده است ، باشد.

     دراین رابطه ، همانگونه که درگزارشهای مختلف مشاهده میگردد ، مسئول وزارت راه وشهرسازی درهفته های اخیرتابستان 95 مرتبا "ازطرح مسکن مهرانتقاد نموده وانرا ناکارامد ومشکل افرین نامیده است .ازانجمله ، انتقاد ها ئی تحت عناوینی  نظیر :

      --   سرنوشت تراژیک مسکن مهر.

      --  چهاردولت بعدی هم ازاتمام مسکن مهرعاجزند.

      --  مسکن مهر قیمت زمین را 9برابروقیمت ساختمان را 6برابر کرد.

      --  مسکن مهر طرح مزخرفی است.

      --  مسکن مهر همه را گرفتارکرده است .

 روزنامه ایران :  وزیر راه و شهرسازی در گفت‌وگویی پیامدهای پروژه مسکن مهر بر کل اقتصاد را تشریح کرد. به گفته عباس آخوندی :همزمان با اجرای این طرح قیمت زمین 9 برابر و قیمت ساختمان 6 برابر شد.همچنین اقتصاد را با یک تورم 40 درصدی مواجه کرد، ضمن اینکه به دسترسی مردم به مسکن هیچ کمکی نکرد. آخوندی در زمینه شمار واحد‌های افتتاح شده در دولت سابق و دولت یازدهم گفت: تقریبا دو میلیون و 300 هزار واحد در دولت قبل شروع شد که از این شمار یک میلیون واحد را تحویل دادند و مابقی به دولت یازدهم رسید. در دولت یازدهم هم 700 هزار واحد تا کنون تحویل داده شده و حدود 210 هزار واحد هم تکمیل شده و در آستانه تحویل است. البته می‌خواهیم با امکانات زیرساختی و خدماتی کامل تحویل متقاضیان شود. وی توضیح داد: نکته مهم این است که در همان پروژه‌هایی که دولت قبل واگذار کرده، مسجد، مدرسه و درمانگاه، پاسگاه و سیستم جاده‌ها و حمل و نقل آنها را درست کردیم. وی همچنین درخصوص مشکلات واحدهای تحویل داده شده نیز با بیان اینکه واحدهایی که با عنوان صد درصد به مردم تحویل داده شد اغلب بیشتر از 80 درصد تکمیل نشده بودند، گفت: در یکی از گزارش‌هایی که سازمان بازرسی کل کشور قبل از دوره ما نوشته است بیان شده که واحدهایی که صددرصد تحویل مردم شده، اغلب نه نما دارند و نه تکمیل شده‌اند و گرفتاری زیادی دارند.  

 دنیای اقتصاد :1395/05/27. ویا اینکه در

  " . . . . . وی با طرح این ادعا که "در یکی از گزارش‌هایی که سازمان بازرسی کل کشور قبل از دوره ما نوشته است بیان شده که واحدهایی که 100درصد تحویل مردم شده، اغلب نه نما ندارند و نه تکمیل شده‌اند و گرفتاری زیادی دارند" افزود: «117 هزار واحد مسکن مهر اصلاً مشتری ندارد، اینها دیگر تکمیل کردن ندارد، چون مشتری ندارد. 49 هزارواحدهم در دادگاه مسئله دعوی دارد و تا دادگاه رسیدگی نکند و قاضی حکم ندهد، کاری برای آن نمی‌شود انجام داد. "

  " . . .وزیر راه و شهرسازی اظهار کرد: این‌که کسی در وزارتخانه بنشیند برای دیگران سقف زندگی تعریف کند، کار صحیحی نیست و نداشتن زیربنا،  توجه  نکردن به مسائل فرهنگی و اجتماعی که زندگی مردم را مختل می‌کرد مشخص بود که اشتباه است... اصلاً به عنصر انسان در شهر توجه نداشتند. در واقع شهر را انبار آدم در نظر می‌گرفت، به‌جای آنکه کالا داخل آن بریزند، آدم داخل آن می‌ریختند. از پول متقاضیان آن را ساخته‌اند و پول مردم را در بیابان حرام کرده‌اند. . ."

  . درمقابل جناح دیگر میگوید : به گزارش تسنیم :" . .  طی سه سال اخیر وزیر راه و شهرسازی نشان داده که فاصله بین حرف و عملش دررابطه با موضوع مسکن مهر بسیار طولانی است. وی از یک سو بر طبل پایبندی به تعهدات دولت در تکمیل و تحویل واحدهای مهر می‌کوبد، از سوی دیگر طی 1080 روز اخیر به‌اندازه نیمی از انگشتان یک دستش از پروژه‌های مسکن مهر بازدید نداشته تا به مشکلات و مسائل آن رسیدگی کند ."    

"

    پیش ازادامه این بحث یاداوری میشود ، علاوه برمقالات متعددی که درباره مشکل مسکن در این سایت مطرح شده است . ازان جمله : مشخصا" درمورد مسکن مهر، توجه سروران را به نکاتی که در مقاله ای درهمین سایت تحت عنوان : «مسکن پاک وهمچنین مسکن مهر ؟ که هردوبه بیراهه رفته اند »  مطرح شده ،  جلب مینمایم  . نکاتی که بعنوان مقدمه این مقاله مطرح شده ا ست :

    مهدی کاظمی ابان 1390 :  " . . درسالهای اخیربا تشدید مداوم مشکل مسکن درکشور، شاهد ارائه طرحهائی درجهت رفع ویا تعدیل ان بوده ایم . هرچند نحوه مواجه شدن بااین مسئله ، پس ازانقلاب هم ، ازنظرمحتوای سیاست گزاری ها وسایرملاحظات وبرداشتهای مربوطه ، تفاوت ماهوی چندانی با سیاست گزاریهای پیش ازانقلاب نداشته است ؛ ولی بهرحال درسالهای پس ازانقلاب ، گذشته ازمطالعات مربوط به طرح "جامع مسکن " با دوطرح جهت مقابله با این مشکل مواجه بودیم . این طرحها همانگونه که میدانیم ، یکی بنام "مسکن پا ک " و دیگری"مسکن مهر" معروفند . با اینکه ارائه دهندگان این طرحها مرتبا" باتعریف بسیارازطرحها یشان، از توفیق وحق به جانبی خود سخن میگویند ، ولی انچه درعمل شاهد یم ، بی اثربودن این طرحها دررفع ویا دست کم تعدیلء مشکل مسکن است . چنانکه ، علی رقم اظهارموفقیت دست اندرکاران مسکن مهر، فرضا ازسال گذشته تاکنون ( پائیز1390) براجاره بها درشهرهای بزرگ بویژه شهرتهران بمیزان زیادی افزوده شده است ! که همین یک قلم به روشنی بی اثربودن مسکن مهر، درحداقل ، تعدیل مشکل مسکن را نشان میدهد . انهم درحالی که دست اندرکاران مسکن مهرازساخت ملیونی واحد های مسکونی ورفع کامل مشکل دریکی دوسال اینده سخن میگویند!؟

      اکنون با وجود چنین وضعیتی ، پرسشی که میتوان مطرح نمود این استکه : چرا اغلبء طرحها وبرنامه هائی که جهت رفع ویا حداقل تعدیل مشکل مسکن ، ارائه شده اند علی رقم هیاهو ، ادعا وگزافه گوئیها ، وبا وجود تخصیص حجم قابل ملاحظه ای ازامکانات کشور- انهم البته ازمحل در"امدهای نفتی!" –  طرحی را که ، باید پذیرفت بهرحال هدفش کمک به رفع مشکل مسکن است ، به نا کارامدی میکشاند ؟

   اگرمشکل پیش رورا با رویکری همه جانبه – یعنی توجه به ابعاد مختلف اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و فیزیکی  فضائیء وضع موجود- بقصد یافتن علل واقعی ناچیزبودن موفقیت طرحهای مذکور، مورد بررسی  قراردهیم . درخواهیم یافت ،علل متنوعی درنا کارامدی این طرحها موثراند . البته باید اذعان داشت که این  طرحها وحتی طرحهائی که دراین زمینه قبل ازانقلاب هم درابعاد محدودتری اجرا شدند ، درابتدا ی کار، کاملا"بدون نتیجه ومایوس کننده بنظرنمیآمدند. درابتدا، طرحهای مذکورحتی امیدوارکننده بنظرمیایند. بهمین دلیل ، فرضا"درمسکن مهر، عده زیادی ازشهروندان با امیدواری به ان پیوسته وحتی شماری ازانها نیزاز فرصتی که بدست اورده اند قعلا" راضی اند . اما با گذشت زمان همانگونه که شاهدییم ، موانع  پیش رو-  ناشی ازبیراهه رفتن وروال سرهم بندی شده ان ، روالی که مبتنی به توجه ای همه جانبه به مسئله پیش رو نیست  – نا توانائیها یش برملا ، بتدریج موفقیت های جزئی اولیه طرح نیزبدست فراموشی سپرده میشود. لیکن مشکلات ومزید برعلت شدن های ان  برجسته میگردند. یعنی درنهایت انچه برجای میماند موفقیت نا چیز طرح  خواهد بود .  اما چرا اینگونه طرح ها دچار چنین سرانجامی میگردند ؟ 

      اگر با خوشبینی ، فرض را براین قراردهیم که مجریان باهدف رفع مشکل مسکن امکانات مالی نسبتا" قابل ملاحظه ای را به این امراختصاص داده ، واقعا" نیت شان رفع ویا حداقل تعدیل این مشکل است . پس چرا ، حاصل کارناچیز وبعضا مشکل افرین وقابل انتقاد میگردد ؟

     بنظرمیرسد پیش ازهرچیزمیباید ،علت نا کارامدی وعدم موفقیت مذکور را ، در بی توجه ای به جوانب مختلف وماهیت  مسئله ، دانست: بی توجه بودن به برخی ازجوانب مسئله مانند :

     -- دست کم گرفتن این واقعیت مهم که : درشرایط کنونی باوجود مشکلات ساختاری اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی  ویا در شرایطی که روند توسعه در ابعاد پیش گفته با موانع بسیاری روبرو است ، اصولا" ،  توفیق غالب طرحهای اجتماعی نظیر طرح مسکن ، دور از انتظار است .

    -- اهمیت ندادن به ارائه « طرح مسئله ای» جامع ، مشخص با محوریت مطالبات مردم ، به افکار عمومی  وکسب تائید همگانی نسبت به ان .

    -- بی توجه ای به ماهیت مسئله مسکن ، بویژه دروضع موجود جامعه ما  ، که دران وضعیت مسکن رابطه بسیارتنگاتنگی باتحرک جمعیتی ودر نتیجه با عواملی که این تحرک رادر زمان ومکان شکل میدهند خواهد داشت .  بدین ترتیب درچنین وضعیتی تشدید یا تعدیل مشکل مسکن بمیزان زیادی  باروند توسعه ووجه فضائی ان و در نتیجه ماهیت برنامه ریزی فضائی ، از انجمله برنامه ریزی های مربوط به استقرار های فضائی و اازهمه مهمتربه سیاست گزاری وهدفگیری های مربوط به هدایت توسعه دربخش شهری کشوربستگی خواهد داشت . اما انچه در کشورما درمورد طرح ویابرنامه ها مختلف ودراین مورد مشخص طرح ویابرنامه ای در رابطه بامقوله مسکن میتوان مشاهده نمود : ضعف بسیار درتوجه به همه ء جوانب تعیین کننده  در این زمینه است . 

      مورد بسیار مهم دیگر: صوری وکم اهمیت شمردن ، مشارکت مردم درتصمیم گیری ها ، انهم نسبت به مسئله ای اجتماعی که کلیه جوانب اش بُعدء ملی داشته ونمیباید انرا بدون چنین مشارکت ومقبولیتی – عملا" با دورزدن مردم و براساس تصمیمات این یا ان ارگان ، شوراویا حتی کل دولت - انجام داد ه سپس انتظارسرانجام موفقیت امیزوعاقبت بخیری داشت .  . . "

    

        اکنون اگربخواهیم بانظرمثبت ، وبراساس این برداشت که بلاخره هدف  مسئولین پیشین وکنونی رفع ویا دستکم تعدیل مشکل مسکن بوده ، بیطرفانه وبدورازاغراض سیاسی مسئله رامورد تامل قراردهیم ؛ نخست میباید پیش ازهراظهارنظری، جوانبء مختلف انتقادهای مسئول وزارت راه وشهرسازی را مورد توجه قراردهیم .

      با چنین رویکردی، میتوان گفت : انچه درمورد پوپولیستی ، فآقد ارزش معماری بناها، ناتمامی نمای ساختمانها وکاستی های ساختمانی وتاسیستاتی طرح مسکن مهرمطرح گردیده است، هرچند تا اندازه ای میتواند مورد تائید باشد، اما علت اصلی بن بست کنونی نیست ! چرا ؟ چون بفرض، اگر ، این بناهائی که گفته شده : فاقد معماری با حداقل کیفیت ، نماهای ناتمام و بلاخره توام باکاستی های مختلف میباشند، درون محدوده شهری یعنی درشمال جنوب شرق ویا غرب ان احداث شده بودند، ایا واقعا" کاستیهای ذکرشده میتوانست این چنین مسئله سازباشند ؟ پاسخ روشن :  به هیچ وجه !  چرا؟  توجه بفرمائید : در انتقادهای فوق امده است :  «117 هزار واحد مسکن مهر اصلاً مشتری ندارد، اینها دیگر تکمیل کردن ندارد، چون مشتری ندارد. »   اگرمشتری ندارد ، باید پرسید چرا مشتری ندارد ؟ پاسخ مشخص است . چون :" . . پول مردم را در بیابان حرام کرده‌اند. . ."   مردم را به «بیابان» برده اند نه به « شهر» !؟

  بنابراین، بوضوح ملاحظه میشود، مشکل اساسی مسکن مهردوری از«شهر» یعنی دوری از انواع دسترسی هاست . البته باید توجه داشت این کاستیها فقط نبود مسجد ، مدرسه ، فروشگاه و سایرتاسیسات ضروری نیست. بلکه ، تسهیلاتی است که شهرویادراین مورد مشخص کلانشهر، حال هرچند توام باکاستی به شهروندان ارائه میدهد . بنابراین اگرمردم درشهر- بفرض درتهران – بامشکلء به بحران رسیده مسکن روبروهستند ، انهم مشکلی که بخش عمده ای ازان ناشی ازسیاست گزاریهای پیش وپس ازانقلاب دراین بخش است . مشکلاتی که عمدتا" باخط دهی ذینفع های مشخصی انچنان شدند که ، برتعداد واحدهای خالی درشهرمرتبا" افزوده ودرمقابل درصد رشد حاشیه نشینی دورقمی شود !؟   بهرحال مردم  فعلا"درکلانشهرها - بفرض درتهران - بامشکل  نداشتن مسکنی که «توان » خرید ویا اجاره ان را داشته باشند مواجه اند . خوب ،  با این وصف مسکن خارجء شهرودربیابانهای نسبتا" دوردست ، چه دردی را برای انها دوا میکند؟     همانکونه که ملاحظه میگردد ، این واقعیت  - دوری از کلانشهر - اساسی ترین مسئله ایست که دست اندرکاران ومشاوران  مسکن مهرتوجه چندانی به ان  نداشته اند !  مسئله ای که در این سایت در، بعضا"  تحت عنوان ،القاء وخط دهی ، ذینفع های مربوطه نام می بریم !  که ممکن است برداشت مطرح شده صحیح نباشد . یعنی علت واقعی را باید، فقط کم توجه ای ویا ناشی از برخی برداشتهای رایج  نادرستء  دست اندرکاران نسبت به این مسئله دانست .

    اما باهمه این اوصاف، هرچه بیشتربه اظهارنظرهای مسئولین کنونی توجه مینمائیم درمیابیم :  مسئولین هم بامشاهده افزایش روزمره مشکلات دریافته اند که :علت عمدهء روی دست ماندن ساخته های مسکن مهرعمدتا" دوری ازشهراست ! ایا علت عمده ء مشکل مسکن مهر میتواند جز این باشد؟  همان علتی که موجب شده شهرهای جدید هم روی دست بمانند ! ؟ علتی که دروضع موجود ، کل برنامه ریزی وسیاست گزاری شهری ما به ان مبتلاست

      نکات قابل تامل 

     یکی ازنکات قابل تامل دراین ماجرا این استکه علیرقم اینکه دراظهارات مسئولین – باتوجه به اظهاراتی که دراین اواخردرحال مطرح شدن است -  دوری ازشهر بعنوان علت روی دست ماندن این واحدها عنوان میگردد .  انهم بگونه ایکه حتی طرفداران این طرح هم بتدریج به اشتباه بودن احداث این بناها  دورازشهراذعان داشته وآنرا مشکل عمده میدانند. ". . . نداشتن جانمایی مناسب و ساخت اغلب این واحدها در مکان‌هایی بیرون از سکونتگاه‌های شهری و . . .  رجانیوز 31 مرداد 95      

   خوب ،اگرطرفداران طرح مسکن مهرهم دوری ازشهررامشکل عمده میدانند، پس چرامسئولین  ضمن تائید ، این مسئله – احداث واحدهای مسکونی دورازشهر بعنوان علت اصلی روی دست ماندن مجموعه های احداث شده  -  را بگونه ای صریح  مطرح نمی نمایند ؟  بلکه گاه به گاه باجملاتی  چون : پول مردم را در بیابان حرام کرده‌اند. . . صرفا" اشاره ای به ان دارند ؟ شاید علت عمده این باشد که : اگرواقعیت بگونه ای که هست با صراحت مطرح گردد. دراینصورت  کل سیاست  گزاریهای چهارپنچ دهه گذشته دستگاه اجرائی، زیرسوال برود. سیاستگزاریهائیکه که : همواره  مبتنی بر«توهم» تمرکززدائی ومحدویتهای مختلف توسعه شهریء« دستوری»  به اجرا درامده است .  سیاست هائیکه : هدف عمده شان بجای فراهم اوردن شرایطی که عدم تمرکز بصورت کاملا" « ایجابی » تحقق یابد ، همواره بخیال خود میپندارند با دورکردن اجباری ودستوری  فعالیتها وساخت وسازهای جدید به خارج ازشهرمیتوان به عدم تمرکزرسید !!؟ سیاست هائیکه :  درواقع به پاک کردن صورت مسئله میماند .  یااینکه شاید ، القائات ذینفع ها، سرمایه های درگیردراین بخش، انبوه سازان وغیره ، یا تاثیربرداشتهای رایج میان دست اندرکاران که معمولا" فاقد پشتوانه پژوهشی مستدل میباشند ،  فعلا" فرصتی برا ی نگرشی ریشه ای به این مسئله را پیش نیاورده باشد.  

     بهرحال اگرمشکل عمده مسکن مهردوری ازکلانشهر باشد ، که هست . دراینصورت مشکل بتوان براین نقیصه فائق امد . یعنی باید به تاثیراین نقیصه مهم بادقت همه جانبه تری توجه نمود !  مسکن مهربهرحال باوضعیتی که درشرایط کنونی با ان مواجه است ، ازیک سو روز بروز برمشکلاتش افزوده شده وازسوی دیگراستقبال متقاضیان ان هم باکاهش مداوم روبروخواهد بود .  احتمالا" بهمین سبب است که مسئول وزارت راه وشهرسازی گفته است : "  چهاردولت بعدی هم ازاتمام مسکن مهرعاجزند "   البته روشن استکه به احتمال زیاد ، منظور ایشان عمدتا" تامین مالی برای طرح است ! که انهم واقعا" پایانی برای ان نمیتوان متصور بود . یا اینکه به تعبیردیگری مسکن مهراحتملا"پس ازاتمام دوره خدمت چهارپنج دولت بعدی یعنی دوسه دهه دیگر شاید بتواند  دراثرگسترش وتقویت جایگاه کلانشهری قطبهای اصلی ،  باتوسعه روابط درونء منطقه کلان شهری شان (انتگراسیون نقاط شهری درون منطقه کلانشهری ) مکانهائی که دران واحد های مسکن مهر احداث شده اند بلاخره  بتریج با کلان شهریکی ( انتگره ) شده وتوان ادامه حیات بالنسبه قائم بخود را کسب نمایند !؟

     با این اوصاف ، درچنین وضعیتی بهترنیست ، طرفداران مسکن مهربجای اینکه مرتبا" ازانچه واقعا" قابل دفاع نیست ، دفاع نموده وخواهان کمک بیشتربه ان باشند ؟ بپذیرند : بهرحال انچه انجام شده وبه اجرا درامده  فعلا"باکمکهای بیشترهم مشکلاتش انچناکه باید رفع نخواهدشد. چون درعین حال که هدف طرح مسکن مهرتامین مسکن لایه های کم درامده بوده ، اما همین که مجریان ان تسلیم سیاستهای شهری جاری شده وبجای احداث مسکن دردرون شهرها، حال حتی بتعداد کمتر، «شهر» را رها نموده ودر بیابانهای نسبتا" دوردست ، درپی نیل به چنین هدفی بوده اند ، دچار خطای بزرگی شده انذ !  بقسمی که شاید بتوان گفت :  مسکن مهرهرچه بوده وهست باهمه کاستی ها وفرصت طلبی هایش ، بنوعی قربانی سیاست گزاریهای مزید برعلت شهرسازی وبرنامه ریزی شهری کنونی بوده است .

      تا اینجا بسیاری ازانتقادهای پیش گفتهء مسئول وزارت راه شهر سازی نسبت به وضعیت کنونی مسکن مهر، البته با برخی ملاحظات ،  بجاست . برخی ملاحظات ، ازاین جهت که : دراین انتقادها انچه به وضعیت کنونی مسکن مهرمربوط میشود ، صحیح بوده ، مسکن مهردروضعیتی قرار دارد که : واقعآ" روی دست مانده است . انهم بگونه ایکه ،  مشکلات ان دراینده بیشترهم خواهد شد . انچناکه دست اخرباید عطایش را به لقایش بخشید !  چرا؟ چون مسکن مهرتا هنگامی که دورازشهرویا درواقع فاقد « شهر» است – یعنی بفرض درتهران دورازدسترسی به امکانات کلانشهری تهران است  -  بهیج وجه توان نسبی ادامه بقای متکی به امکانات خود را نخواهداشت ! علاوه بران ، اقشاری که دراین طرح بعنوان متقاضیان شرکت نموده اند ، چون عمدتا" ازلایه های کم درامد هستند ، درنتیجه  ازیک سوبه ناتوانی پیش گفته خواهند افزود وازسوی دیگردرمقایسه با ساکنین داخل ویانزدیک به شهربشدت دچار«جدانشینی»  خواهند شد . جدانشینی ایکه درواقع هم اکنون اغاز شده است !  این مشکل وسایر مشکلات این طرح روز بروز ازرغبت سکونت وابتیاع واحدهای ان خواهد کاست . علاوه بران دراینده ، همه مسائل ومشکلات مذکوردست به دست هم داده ، تا جائی که بخش دولتی به تدریج از کمکهای خود کاسته وبه احتمال زیاد  باقطع تدریجی  کمک ها انرا بحال خود رها خواهد نمود !   

   اما دررابطه  باانچه بعنوان " برخی ملاحظات"  قبلا" مطرح گردید ، باید اضافه نمود: اگر بااین شدت از مسکن مهر انتقاد میشود ، باید این انتقادهای بواقع  بجا ، شامل موارد دیگری که حتی بیش ازمسکن مهرمشکل افرین هستند ، نیزباشد . باید گفته میشد: حال و روزشهرهای جدید نیز همانند، مسکن مهراست . چون روی دست ماندن شهرهای جدید باعث شد، حتی برای رهائی ازآشی که  پخته بودند ، خواهان فرستادن مسکن مهربه شهرهای جدید شوند ! انها ئی که قبل از شروع  طرح مسکن مهر، مرتبا"براحداث ان درشهرهای جدید پافشاری نمودند، درنتیجه عملا" با این پافشاری ، مسکن مهررا همانند شهرهای جدید شان دچار روی دست ماندن نمودند ! نباید اکنون  پاسخگوباشند ؟  بنابراین، اگربگوئیم مسکن مهرتااندازه ای قربانی روی دست ماندن شهرهای جدید شد ، ادعای نادرستی نخواهد بود .

   همینطوردرادامه ، برخی ملاحظات ، گذشته ازانتقاد ازطرح مسکن مهرباید انتقال دستوری وبسیار مسئله داربفرض ، واحد های صنعتی به خارج از شعاع  120 کیلومتری نیزهمانند مسکن مهر مورد انتقاد قرار میگرفت . انتقالی که ازیک سواین واحدها را ازصرفه های ناشی استقرادرکلانشهر ویا مجاورآن محروم نمودند . واحدهائی که دراین مرحله ازتوسعه صنعتی کشوربه شدت به بهره مندی ازصرفه های مذکورنیازدارند . انتقالی که زندگی روز مره کارگران وکارکنان واحد مذکور را بانابسامانی های بسیا ری مواجه وهمچنین کارگران مذکور را دچار جدانشینی اجباری نموده است . البته بد نیست دراین مورد جهت صحت ویا رد این ادعا  جویای نظر مالکین و کارگران واحدهای انتقال داده شده ، نیز بود !؟

    اما انچه ملاحظه میشود این استکه، انتقادهای مطرح شده گوئی فقط متوجه مسکن مهراست . اگر بقیه موارد ذکرشده هم همانند مسکن مهر مورد انتقادقرارنگیرند ، درنتیجه لزوم تجدید نظر اساسی در سیاست گزاری وبرنامکه ریزی ها ی جاری دربخش شهری کاملا" برجسته ومورد تائید نباشد ، نتیجه چنین انتقادها ئی واقعا" بصورت  یک بام ودو هوا خواهد بود.

    هرچند مسکن مهرقابل دفاع نیست . اما هنگامی که گفته شود :  "  مسکن مهر قیمت زمین را 9برابروقیمت ساختمان را 6برابر کرد"  ادعای کاملا" درستی نیست . چون بیش ازتاثیر مسکن مهر  درافزایش مذکور،که واقعا" نمیتوان انرا نادیده گرفت، پافشاری روی محدودیتهای «دستوری»  توسعه کلانشهرها عامل اصلی این افزایش قیمت هاست .  چون سیاست گزاریها دربخش شهری کشور، از یک سومبتنی بریک راهبرد( استراتژی ) قابل دفاع جهت توسعه درکل بخش شهری   کشورنیست . وازسوی دیگر تداوم تراکم فروشی نیز بصورت مزید برعلت مضاعف عمل نموده در اینصورت ، طبیعی است که حاصل کارافزایش نجومی بهای زمین وساختمان باشد . توجه بفرمائید : پافشاری دراعما ل محدویت وجلوگیریهای مختلف که فاقد هرگونه پشتوانه نظری ، براساس پژوهشهای اصولی وخصلت یابی ویژگیهای ساختاری بخش شهری کشور، در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی – جمعیتی  ، سیاسی-نهادی وفیزیکی- فضائی است . جلوگیری هائیکه ، حتی  بفرض خواهان کاهش عرصه محدوده کنونی شهر تهران بمیزان 100 کیلومترمربع شده است !!؟  انهم عرصه ایکه وسعت ان حتی باهیچکدام از کلانشهرهای پرجمعیت جهان درحال توسعه به استثنای کلانشهرهائی چون ، کراچی ویا کینشازا ، قابل مقایسه نیست .

 بنابراین  ، ضروری ایست درچنین انتقادهائی همه ء مزید برعلت ها وانچه واقعا" مشکل افرین هستند  ، تواما" مورد توجه قرار گیرند . 

 

 مهدی کاظمی بیدهندی      مرداد 1395